نزدیک به آخر

ساخت وبلاگ
گفت عشق و معشوق نوشته‌ایست بر صفحه‌ای از دفتر یاد. و صفحه ورق خوردنیست. گفت مانند آن بود و ورق خورد، شاید ورق بخورد و شاید مانند آن بیاید. گفت بودند و رفتند و اکنون دریاب که عشق تو هست و تو. گفتم: شعله‌ی عشقم نفهمیدی. به چشم من زندگی‌ای گر ماشین‌وار صرف نوشتن خاطرات و احساساتیست که در صفحه جا می‌شوند گویا هیچوقت وجود نبوده است و وجود نیست. نبودست و نیست او که در آغوش معشوق از صفحه‌ی روزگار بیرون نجهید. طبسم کرد؛ گفت: پس هیچ‌کس نبود و نیست که عشق آنچه در سر داری نیست. یاد میگیری. نزدیک به آخر...ادامه مطلب
ما را در سایت نزدیک به آخر دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 3jaffang4 بازدید : 43 تاريخ : چهارشنبه 22 تير 1401 ساعت: 0:16

یاد داری لبخندش کرد عشق او مشهود آن لبخند که به زیبایی چشمش افزود یاد داری نگاه بر نگاهت دوخت پر از حرارت، پر از عشق، پر از شوق آن روز ریشه‌ی تنهایی‌هایت سوخت فهمیدی دنیا در آغوشش زیباستفهمیدی عشق زندگی را معناست آنگاه و آن روز به خاطرت هست که خسته بود و چشمش بست سر بر شانه‌ات نهاد و خفت بر لب رود محبت، بر خاک شناخت گل زیبای تعلق داشتن شکفت فهمیدی دنیا با او در آغوشت زیباست فهمیدی عشق زندگی را معناست +++ امروز که آن رود خشک و آن گل پژمردست امروز که محبت سرد و تنهایی سبزست به یاد آور، به یاد آور، به یاد آور به یاد آور که خوشبختی حقیقت دارد +++ نزدیک به آخر...ادامه مطلب
ما را در سایت نزدیک به آخر دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 3jaffang4 بازدید : 44 تاريخ : چهارشنبه 22 تير 1401 ساعت: 0:16

‏منتظر بودم که آسانسور بیاد. کنارم یه خانواده‌ی سه نفری با سر و وضع نه نامناسب ولی عجیبی وایستاده بودن. وقتی آسانسور اومد و درش باز شد؛ من سوار شدم. دکمه طبقه رو نزدم. منتظر بودم که اون‌ها هم بیان تا در کشویی آسانسور روشون بسته نشه. یه مدت کوتاهی گذ نزدیک به آخر...ادامه مطلب
ما را در سایت نزدیک به آخر دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 3jaffang4 بازدید : 40 تاريخ : چهارشنبه 11 فروردين 1400 ساعت: 23:21

در رشتن و بافتن فلسفه کم کاری مکردم  اما سالی وقایع و مطالعات در اندک زمانی به هم آمدند! دوختن و شستن این تفکرات و آمیختن آن ها به هم   در تار و پود فلسفه ام چنان گره هایی افکند ک نزدیک به آخر...ادامه مطلب
ما را در سایت نزدیک به آخر دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 3jaffang4 بازدید : 63 تاريخ : يکشنبه 1 دی 1398 ساعت: 1:27

"There are words 

that are better unheard,better unsaid!"

Schoolboys have fallen :)

Where is your place? 

here

or nowhere!?

نزدیک به آخر...
ما را در سایت نزدیک به آخر دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 3jaffang4 بازدید : 66 تاريخ : يکشنبه 1 دی 1398 ساعت: 1:27

گفتم که بودن دردناک است؛ گفت بمیر.

گفتم امید است که درد بمیرد؛ گفت امید به هرچه جز مرگ باشد واهیست؛ میمیرد. بمیر.

گفتم مردن دست من نیست؛ گفت درد بکش. مردن را فراری نیست. بمیر.

نزدیک به آخر...
ما را در سایت نزدیک به آخر دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 3jaffang4 بازدید : 68 تاريخ : يکشنبه 1 دی 1398 ساعت: 1:27

ساعتی از نیمه شب گذشته‌است. خسته‌ام ولی مطمئن نیستم که خوابم بیاید. تنها در اتاقِ خود  روی تخت فلزی و تکیه‌زده به تاجش نشسته‌ام. پای چپم را روی تشک دراز کرده‌ام. پای راستم را خم کرده‌ام و گذاشته‌ نزدیک به آخر...ادامه مطلب
ما را در سایت نزدیک به آخر دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 3jaffang4 بازدید : 92 تاريخ : سه شنبه 17 ارديبهشت 1398 ساعت: 2:52

 چند هفته پیش در جریان سفر نوروزیمان با مادرم در مسیری روستایی که به خانه فامیلمان می‌رسید ،مشغولِ صحبت کردن در مورد موضوعی که الان به خاطر نمی‌آورم، قدم می‌زدیم. میان همین صحبت کردن‌ها بود که م نزدیک به آخر...ادامه مطلب
ما را در سایت نزدیک به آخر دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 3jaffang4 بازدید : 66 تاريخ : سه شنبه 17 ارديبهشت 1398 ساعت: 2:52

این متن جفنگ آلود الهام گرفته از خاطرات دختریست ایرانی که به سان تاجیست که بر سر ماه، میخ شده باشد!!!(معنی نامش بود!) آخرین شبی که در اقامتگاه ماری لوکاس واقع در حوالی هانوفر اقامت داشتم و در حال صرف شیرینی آلمانی برلینا به همراه قهوه فرانسوی ساخت آلمان بودم و هیاهوی کودکان گریزپا را که در حال بسته بندی سوغات ها و صادرات آلمان و دیدن تدارکات آزاد کردن خاک آل نزدیک به آخر...ادامه مطلب
ما را در سایت نزدیک به آخر دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 3jaffang4 بازدید : 81 تاريخ : چهارشنبه 8 فروردين 1397 ساعت: 5:33

گاهی انتخاب کن، فقط یک لبخند بزنی! :) انسان به عنوان یک موجود اجتماعی و غیرمعقول یا باید انتخاب کنه از کدوم راه بره یا فقط باید از یک راه بره. اگر  انتخاب کنه که از کدوم راه بره .در شرایطی، ما  طبق آخرین نتایجی که شاید باید به کار برده بشه پیشنهاد میکنیم لبخند بزنه، لبخند زدن کاربرد های زیادی داره هم میتونه راه  رو به تزویر ببره  و نقاب احمقانه ای باشه که ب نزدیک به آخر...ادامه مطلب
ما را در سایت نزدیک به آخر دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 3jaffang4 بازدید : 84 تاريخ : چهارشنبه 8 فروردين 1397 ساعت: 5:33