منتظر بودم که آسانسور بیاد. کنارم یه خانوادهی سه نفری با سر و وضع نه نامناسب ولی عجیبی وایستاده بودن. وقتی آسانسور اومد و درش باز شد؛ من سوار شدم. دکمه طبقه رو نزدم. منتظر بودم که اونها هم بیان تا در کشویی آسانسور روشون بسته نشه. یه مدت کوتاهی گذ, ...ادامه مطلب